*جایگاه زن از واقعیت تا حقیقت*
دهه ها و بلکه قرنهاست سخن از برابری زن و مرد گوش همگان را پر کرده و هر روز شاهد تبلیغات بیشتر و فریادهای بلندتری در این راستا هستیم. اما ما انسانها (زن و مرد) آیا تا کنون به چند پرسش اندیشیده ایم؟
1-قدرتهای سیاسی و اجتماعی (دولت ها و فعالان مدنی) صادقانه و به دور از فریبکاری و منفعت طلبی چنین قوانین، حقوق و آزادی های اجتماعی را برای زنان تصویب، درخوایت یا وضع میکنند؟
2-آیا حقیقتأ شأن و ارزش زنان را در جامعه ی بشری که متشکل از زن و مرد است را درک و باور دارند؟
3-آیا چنین سخنان و اقداماتی زنان را به جایگاه حقیقی و والایشان رسانده و یا حتی نزدیک کرده؟
قصد ندارم به این پرسشها پاسخ دهم پاسخ این پرسشها نزد وجدان هر یک از ما انسانها اعم از زن یا مرد با توجه به اعتقادات، تعصبات، وجدان، آگاهی، تجربه، نیاز، اندیشه، درک و عدالت محور بودنمان متفاوت خواهد بود بنابر این برای پاسخ به این پرسشها به درون خود رجوع کنید.
آنچه بنده بیان میکنم در حد آگاهی اندک، معلومات ناچیز، سوادی در حد آدمی بیسواد اما تجربه ای بیشتر از آگاهی و معلومات در زندگیِ خود و اتفاقاتی که در جامعه رخ میدهد، شنیدن و توجه به بیان شرایط روابط زنان و مردان از سطوح مختلف اجتماعی و مشکلات آنها از زبان خودشان میباشد.
وقتی سخن از انسان میگوئیم مشخص نیست در باره زن است یا مرد!
بنابر این انسان یعنی زن + مرد
انسان به مفهوم واقعی آن یعنی موجودی به کمال رسیده یا در حال پیش رفتن به سوی کمال و این کمال محقق نمیشود مگر آنکه زن و مرد در کنار هم مکمل یکدیگر برای رسیدن به کمالِ انسانی...
افرادی که (زن یا مرد) زنان را موجوداتی ضعیف تر از مرد تصور و بیان میکنند نه تنها کمترین شناختی از خود یا زنان ندارند بلکه حتی هرگز به تواناییها، صفات و خواص آنان نیز لحظه ای درنگ و اندیشه نکرده اند گروهی از روی تعصب، گروهی از روی جهل و نادانی، گروهی بدلیل تبلیغات غلط و سودجویانه و حتی خود زنان از روی عدم شناخت خود، تن به ظواهر دادن و مادی گرایی، برتری جویی نسبت به همجنسان خود، خودشیفتگی نسبت به زیبایی ظاهری خود، لذت جویی و...
اما آیا براستی زن موجودی ضعیف تر از مرد است؟
آیا نقش زن در خانواده و جامعه کم ارزش تر و یا بی رنگ تر است؟
اگر پاسخ این پرسشها مثبت باشد نشان از عدم شناخت ما از نیمی از وجودمان و کامل کننده ی انسانیتمان دارد که با تعصب و نادانی با آن برخورد میکنیم.
میخواهم مثالی هر چند غیر عادی بزنم شاید با این مثال اندکی موضوع روشن تر شود.
اتومبیلی را تصور کنید که در اوج تکنولوژی روز و ظاهری تحسین برانگیز است بدنه ی آن بهترین طراحی و از بهترین و مقاومترین مواد اولیه ساخته شده و در برابر تصادفات فوق العاده مقاوم است داخل آن از بهترین مواد اولیه و بهترین طراحی مهندسی شما را شیفته خود میکند حال تصور کنید این اتومبیل موتور ندارد آیا این اتومبیل ارزشی دارد؟
ارتباط زن و مرد در جامعه مانند موتور برای اتومبیل است این موتور بوسیله ی اجزا و وسایل گوناگون با بدنه ی اتومبیل ارتباط مشتقیم برقرار میکند و در نهایت بیشترین بازدهی و کارایی را دارد در این میان آن بدنه ی زیبا و مقاوم تنها در برابر آسیبهای ناشی از حوادث سایر اجزاء اتومبیل را محافظت و پشتیبانی میکند براستی زنان در زندگی مردان چنین نقشی را دارند و اگر از این موتور مراقبت نشود و به نیازهای آن توجه و رسیدگی نشود این موتور به سرعت کارایی و سلامت خود را از دست داده و راننده و سرنشیانش را با خطرات جدی مواجه میکند حال شما این مثال را به با توجه به نقش زنان در زندگی به جامعه گسترش و بسط دهید تا به ارزش و جایگاه زن در جامعه آگاه شوید.
من هیچ مخالفتی با حضور زنان در عرصه های گوناگون اجتماعی نداشته و ندارم بلکه معتقدم آنچه امروزه به نام فمنیسم، برابری زن و مرد و...تبلیغ و ترویج داده میشود و زنان را تشویق به پا جای مردان گذاشتن و آزادی به دور از هر خط قرمز و محدودیتی میکنند نه تنها ارزش و مقام زن را افزایش نمیدهد بلکه از یکسو هر روز زن را به ابزاری قدرتمندتر برای سلطه و رسیدن به اهداف سیاسی و سودجویانه ی خود تبدیل میکنند و از سویی دیگر او را از وظیفه ای والا و ارزشمند که همانا تربیت نسل بشر و رساندن او به کمال است دور کرده و هرچه بیشتر زن را به کالایی که به سادگی دستیافتنیست تنزل میدهند.
در گوشه ای از جهان زنان را به بهانه ی اینکه چرا همسرانشان از بردن نام آنان در جامعه امتناع میکنند ترغیب به طغیان میکنند (که صد البته خواسته آنها به حق و منطقیست) و این در حالیست که در غرب که ظاهرا مهد برابری حق زن و مرد و آزادیست زن به مجردى که ازدواج کند، تغییر اسم مىدهد، یعنى نام و نام خانوادگىاش را از دست مىدهد و رسماً در اسناد، کارنامههاى تحصیلى، شناسنامه، گذرنامه و در همه جا نام خانوادگى شوهر، جانشین نام خانوادگىاش مىشود.
این بدان معناست که زن، خود هیچ است، وجود ذاتى ندارد، تا وقتى که در خانه پدر است، با نام او زندگى مىکند و زمانى که به خانه همسرش مىآید، باز هم از داشتن نام و ارزش و اعتبار محروم است و مانند کالاییست که متعلق به صاحبخانه میباشد. بنابر این اگر اندکی نسبت به این موضوع تحقیق کرده و بیاندیشیم متوجه این نکته میشویم که در پشت پرده ی اینهمه هیاهو داستان دیگریست قدرتمندان عرصه ی سیاست و اقتصاد که با هم پیوندی دیرینه و تاریخی داشته و دارند از زن و هویتش تنها برای رسید به مقاصدشان حمایت و بهره برداری میکنند و نه برای ارزش بخشیدن به مقام و منزلت زن.
مادامیکه در کشوری جسم، هویت، مقام و منزلت زن تبدیل به ابزاری برای رسیدن به اهداف و مقاصد شوم و هوسبازانه باشد نه آن کشور رشد و ترقی خواهد کرد و نه مردانش صاحب عزت،غرور و کرامت...
واقعیتی که در سطح جهانی میبینیم تلاش برای رسیدن و رساندنِ زن به مقام و منزلت واقعیِ اوست اما حقیقت چیز دیگریست...
آیا مردان واقعا برای رسیدن زن به مقامی والا و بالا از آزادی زن حمایت و تلاش میکنند یا برای فرونشاند عطش و خواسته های نفسانی و چه بسا پلید و شومِ خود؟
حقیقت این است که نه تنها اکثریت ما مردان در همه کشورها ارزش، جایگاه و قدرت زنان را نشناخته بلکه حتی خودِ زنان نیز ارزش، قدرت، توانایی و رسالت خود را نشناخته و قدرت و برتری خود را در ظاهر و جسم خود سنجیده و ارایه میکنند و برای رسیدن به این قدرت و برتری تن به هر جراحی، خواری و خفت میدهند و این جریان ادامه و جاری خواهد بود زیرا مافیای سلطه جوی جهانی رگ خواب زنان را بخوبی شناخته و آن را در دست گرفته و مردان نیز هر روز بیشتر به این جریان میپیوندند غافل از آنکه در آینده ای نه چندان دور نسل بشر، نسلی نامشروع و متزلزل خواهد بود...
زنان و مردان پس از سالها رابطه ی جنسی و بدنیا آمدن چند بچه تازه با هم ازدواج میکنند
مردان از زنان دور میشوند
زنان از مردان دور میشوند
زنان به زنان و مردان به مردان نزدیک میشوند
زنان با زنان و مردان با مردان ازدواج میکنند
آدم ها با حیوانات ازدواج میکنند...
این آینده ی نه چندان دور جامعه ی بشریست...
بنگرید و نیک اندیشه کنید تنها به امروز خود و برآورده کردن خواسته های نفسانی و شهوانی خود نیاندیشید و برای رسیدن به آن تن به هر خفت و خواری و رذالت و پستی ندهید اندکی هم به آینده بیاندیشید و فردای فرزندان خود...
تشکر از جواب
خیلی عااالی بود
سپاس از مهر و توجهت الله بانوی عزیز
:
سپاس بانـو مهناز عزیز
غالی بود
هر روز که میگذره زنها بیشتر تبدیل به کالا میشن هم خودشون خودشونو مثل کالا عرضه میکنن هم مردا بیشتر مثل کالا بهشون نگاه میکنن واقعا آدم هم میترسه ازدواج کنه هم دلیلی برای ازدواج نمیبینه یعنی نیازی اصلا نمیبینه که بخاد مسئولیت قبول کنه اونم با این هزینه های کمرشکن
مخصوصا مشکل مسکن
سلام و درود حمید عزیز
با کمال تاسف باید بگم حرفهایت کاملا درست است و انتقاد و اعتراضت بجا. قطعا باید برای رفع مشکلاتی که برای ازدواج وجود دارد راه هایی عقلانی، واقع بینانه و عملی اندیشیده و هر چه سریعتر اقدام شود که فردا دیر است...
لایک
مطلب مفید و قابل تاملی بود
سلام و درود شاهین عزیز سپاس از حضور سبز و توجهت.
سلام از اینکه همسرم چنین استادی داشته خوشحالم و افتخار میکنم. ممنون از زحماتتون
سپاس
واقعا میشه یه روز ببینیم که مردها ارزش واقعی زنان رو درک میکنن استاد؟
چی میشد اگه همه مثل شما فکر میکردن؟
شیرین بانو اگر میشد بهشت را در همین عالم تجربه میکردیم.
برای رسیدن به این مرحله وظیفه اصلی بر دوش خودِ شما بانوان است و بالطبع مردان در جهتی که بانوان علاقمند هستند حرکت خواهند کرد اگر کمی به عرضم دقت کنید بخوبی متوجه مطلب خواهید شد. مانا باشید.
مطلب خیلی خوبی بود استاد
سپاس سیما بانو
منم با نظر سمانه و بهروز و سعید موافقم
خیلی عااالی بود
عالی بود استاد
با اجازتون بخشی از سخنانتونو استفاده کردم برای فیسبوک
خواهش میکنم سونیای عزیز
امیدوارم این مطالب بتونه روی رفتار آقایون اثر مثبت داشته باشه و موجب تغییر رفتارشون با همسر و جامعه زنان بشه
سپاس از این مطلب عالی و مفیدتون
صددرصد باشما هم عقیده هستم در اینمورد ما هنوز در دوران مردسالاری هستیم و متاسفانه ارزش زنان را درنیافتیم ضمن اینکه تبلیغاتی که به نام برابری زن و مرد انجام میشه به دلایل گوناگون در ایران یا نتیجه خوبی نداره یا کلا نتیج وارونه داره و ما مردان فقط در جهت منافع و نیازهای جنسی خودمون از این شعارها استفاده میکنیم.
با درود ناصر گرامی با تو همراهم.
مطلبتون خیلی عالی و دلنشین بود
حضورت موجب خرسندی شد بانو
شما جزء معدود افرادی هستین که من باهاشون برخورد داشتم و نگاهشون با همه متفاوته البته خیلی خوب و مثبته من با حرفاتون موافقم و سعی میکنم تا جاییکه بتونم عمل کنم
با سلام و درود بر تو سعید عزیز و آرزوی موفقیت در همه امور زنگیت
دید شما نسبت به خانوما خیلی متفاوته برای همینه شاگرداتون همه عاشقتونن اگه همه مردا اینجوری بودن بهشت میشد مام سعی میکنیم مثل شما نگاه کنیم و رفتار کنیم دمتون گرم
بهروز جان همه ی انسانها از دامن مادرانی فداکار تحویل جامعه میشوند همان احترامی را که برای مادرانمان قایلیم باید برای همه ی بانوان سرزمینمان قایل باشیم اگر به بانوان سرزمینمان احترام نگذاریم در ابتدا خود را کوچک و خوار کرده ایم عزت و سربلندی هر مرد و جامعه ای به احترام و ارزش و احترامیست که مردانش برای بانوانش قایلند در غیر اینصورت مردان نیز خوار و حقیر خواهند بود. به امید روزیکه با احترام و بزرگداشت بانوان سرزمینمان به این مهم نایل شویم فراموش نکن خوشبختی هر زوجی در گرو احترام و ارزشیست که به یکدیگر گذاشته و قایلند. سربلند و کام روا باشی.
سپاس استاد عالی بود
فوق العاده بود استاد واقعا اثر گذار و واقعیته جامعه مون رو بیان کردید
سپاس از حضورت زهره بانوی عزیز. ممنونم دخترم
خیلی عالی بود استاد
ضمنا منم با نظر سمانه موافقم
عالی بود استاد
واقعا همینطور شده که میگید هر روزم بدتر میشه متاسفانه و بدتر از همه اینکه خیلی از آقایون همه خانمهارو به یک چشم نگاه میکنن و اونهم چشم بد هست.
خیلی عالی بیان کردید.
مثلی معروف است: یک بزِ گر یک گله را گر میکند و شوربختانه ما انسانها برخلاف تکنولوژی عقب گرد داریم و از نظر اخلاقی هر روز نزول بیشتری بجای صعود داریم. مراقب گفتار و رفتارهاتون باشید تا در جریان این قضاوتها قرار نکیرید.
واقعا همینطور شده متاسفانه مطلب مفیدی بود
سپاس از توجه و نظرتون
متن جالبی بود بعضی مواردش کاملا درسته و موافقم.
ممنون از نظرتون
با بیشتر مطلبتون موافقم
ممنون
سمانه خانوم به نظر من این خود خانوما هستن که باید تواناییهای خودشونو نشون بدن نه اینکه فقط بدناشونو بریزن بیرون هم خودشون مرتکب کار نادرست بشن و هم مردها و جوونارو وسوسه کنن.
جالب بود
مقصر اصلی خود زنها هستن که موجب میشن ارزش واقعیشون شناخته نشه
بخشی از این قصور، نه همه ی آن. ما نیز در این ناهنجاری سهیم هستیم.
اگر همه مردها نگاهشون به توانایی و مقام زنان و دختران اینطور بود شاید وضعیت چیزی غیر از این بود از مطلبتون استفاده کردم متشکرم.
بانو سمانه، از نظر شما سپاسگذارم امیدوارم روزی برسد که هم بانوان ارزش واقعی خود را دریابند و هم مردان. و به این ارزشها احترام گذاشته و به آن بها دهند.